دختران بخوانند نويسنده قدير عيدي زاده
شماره مجوز: 1077836 / شماره کتابخانه ملي : 2095236 / شابک: شابک: 8 – 92 – 2835 -964 – 978
آيا مي خواهيد ازدواجي مناسب داشته باشيد.
آيا مي خواهيد همسر دلخواه و مناسبتان شما را بيابيد.
آيا مي خواهيد نامزد دلخواهتان شما را انتخاب کند و به زودي با هم ازدواجي مناسب و با دوام داشته باشيد.
کتاب « دختران بخوانند »
کتابي براي دختر ها و پسر هايي که در شِرُف ازدواج هستند.
به خواستگارتان بگوييد، بله !
به خواستگارتان بگوييد، نه !
اگر مي خواهيد به زودي ازدواجي مناسب داشته باشيد.
اگر مي خواهيد تجربيات واقعي دختران را بخوانيد.
اگر مي خواهيد داستان هاي تلخ و شيرين دخترهاي جوان را بخوانيد.
اگر واقعا به دنبال ازدواج مناسب خودتان هستيد.
کتاب « دختران بخوانند »
بهترين کتاب در زمينه شناخت و حل مشکلات ازدواج.
راز هايي درباره زندگي، که هر زني بايد بداند.
آنچه زنان مي خواهند مردان بدانند.
چگونه به همسر خود عشق بورزيم.
روش هايي عالي براي اينکه بامرد دلخواه تان آشناشويد و ازدواج کنيد.
روش هايي عالي براي اينکه هميشه عاشق بمانيد.
هنر عشق ورزيدن، وحدت در عين تفاوت، برقراري ارتباط، ارتباط هدفمند.
چگونه به همسر خود عشق بورزيم ( آنچه دخترها و پسرها بايد بدانند )
از همسرتان مراقبت کنيد.
مراقبت و تغذيه روحي مناسب از خانم هاي جوان.
آشنايي با روحيات خانم هاي جوان.
هنر زندگي کردن.
عشق و ازدواج.
مي خواهيد از خصوصيات مرد مورد علاقه تان با خبر شويد؟
با خلق و خوي پسرها آشنا هستيد ؟
کتاب « دختران بخوانند » صميمانه رازهاي
ازدواج موفق و مناسب را با شما در ميان مي گذارد.
کتاب « دختران بخوانند » بر خلاف تمام کتاب ها، اصلا شما را نصيحت نمي کند.
چگونه مرد دلخواهمان را مجذوب خود کنيم.
حتي اگر حوصل? کتاب خواندن را از دست داده ايد، ناراحت نباشيد، شما از خواندن اين کتاب به هيج عنوان خسته و بي حوصله نمي شويد.
اين کتاب مالامال از داستانهاي واقعي و ماجراهايي است که براي دختران امروزي اتفاق افتاده است.
کتاب، در اندازه رُقعي با طراحي جلد بسيار زيبا، سفيد با دانه هاي نقره اي که تور سپيد عروس را تداعي مي کند با وزن تقريبي 600 گرم و در 272 صفحه تهيه شده،
دختران بخوانند، جلد اول از دوره هفت جلدي
« آنچه بايد همه بدانند » است.
اين کتاب در اتفاقي کم نظير، در مدت کمتر از سه ماه به چاپ دوم رسيده است.
راديو فرهنگ، برنام? مجله فرهنگي، اين کتاب را معرفي و با نويسنده آن مصاحبه زنده داشته است.
اين کتاب در راديو پيام به عنوان پُر فروش ترين کتاب هفته معرفي شده و همچنين در چند نوبت، در برنامه هاي تخصصي صدا و سيما ( خانواده ) منتخب و معرفي شده است.
بخش هايي از کتاب « دختران بخوانند »
نويسنده: قدير عيدي زاده
.....
روز بعد دوباره به دفتر آمد، طبق معمول سر من از کار شلوغ بود، با تلفن مشغول صحبت بودم که ديدم از کيفش يک شاخه گل خارج کرد، آنرا مقابل من گذاشت، خسته نباشيد گفت و بلافاصله رفت، چند روز اينکار را تکرار کرد و در ضمن آنروزها هم خيلي خوش پوش و مرتب و خوشآيند به سرکار ميآمد.
يکي از روزها که به دفترآمد و مي خواست طبق معمول چند روز گذشته،گل را روي ميزم بگذارد و خسته نباشيد گويان خارج شود ، با اشاره گفتم بماند تا تلفنم را تمام کنم، منتظر ماند، تلفنم را که قطع کردم به او گفتم از گل ها خيلي ممنونم ولي ميخواهم بدانم تکرار اين کار به چه دليل است، با لبخندي بسيار مودبانه سرش را پايين انداخت و گفت مربوط به صحبتي است که با شما دارم،
گفتم، منظورت کدام صحبت است ؟ در همين لحظه دوباره تلفن دفتر به صدا درآمد، با اشاره اي شيرين و مظلومانه به من گفت، مي بينيد؟ شما اصلا وقت نداريد که من بتوانم حرفم را بزنم، اين را گفت و رفت.
فرداي آنروز گل ُرز بسيار زيبايي را به همراه پاکت کوچکي به روي ميزم گذاشت و با لبخند هميشگي و محترمانه اش به من خسته نباشيد گفت و رفت،
خيلي کنجکاو بودم که داخل پاکت چه نامه اي است، تلفنم که تمام شد، پاکت را باز کردم، با خط بسيار زيبايي خواهش کرده بود، به دليل اينکه در محل کار،من وقتي براي صحبت ندارم، در زمان صرف نهار به رستوراني که بالاتر از محل شرکت هست بروم.
در ابتدا کمي جا خوردم، با فکر اينکه حتما يک بحث کاري است خودم را متقاعد کردم که اين ملاقات اشکالي نخواهد داشت، بخصوص با گلهاي زيبا و رفتار بسيار مودبانه چند روز گذشته او، پاسخ منفي به اين دعوت، کار آساني نبود.
براي زمان صرف نهار، برنامه ريزي کردم تا بتوانم به رستوران محل قرار بروم، وقتي به رستوران رسيدم، او را ديدم که با لباسي شيک و يک جعبه ي زيبا از گلهاي رُز در آنجا منتظر است، نزديک رفتم و از دعوتش تشکر کردم، به او گفتم خب، حالا با خيال راحت مي تواني صحبت کني، ....
...............................................................................
بخش ديگري از کتاب « دختران بخوانند »
نويسنده: قدير عيدي زاده
تمام تصاويري که از ازدواج ، همسر و زندگي زناشويي در ذهنم پرورانده بودم، ويران شده بود.
کم کم نگراني و اضطراب به سُراغم ميآمد، بعضي شبها کابوس مي ديدم ، رفتار ناصر بکلي تغييري منفي پيدا کرده بود و اين بيشتر مرا مي ترساند، هنوز رسما از من خواستگاري نشده بود، ما هنوز مراسم و جشن عروسي برگزار نکرده بوديم،
و در همان مقطع متاسفانه احساس کردم که دارم مادر مي شوم ،
اين خبر براي پدر و مادرم بسيار نگران کننده بود، با خوشحالي خبر مادر شدنم را به ناصر دادم، در کمال ناباوري و بُهت، فريادهاي رعدگونه اش تمام روياهاي باقي مانده ذهنم را نابود کرد، باور کردني نبود، ناصر به شدت تغيير شخصيت داده بود، اصلا او را نميشناختم،
يک روزدر غياب پدر و مادرم، در اعتراض به مادر شدنم، من را به شدت کتک زد. روز وحشتناکي بود و در حقيقت اين .......
بقيه اين دو ماجراي واقعي و داستان هاي ديگر را در کتاب « دختران بخوانند » دنبال کنيد.
قيمت: 7200 تومان
لطفاً براي خريد دختران بخوانند نويسنده قدير عيدي زاده روي تصوير زير کليک کنيد.
:: برچسبها:
مشاوره کارشناس روانشناسي ,
دختران بخوانند ,
پيام تبريک عيد غدير ,
نيازمنديهاي استان بوشهر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 248
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0